همه دعوا میکنن. قهر میکنن. اما چرا برای ما به انفجار میرسید؟
جواب هوشمصنوعی:
چیزی که شما دو نفر رو “منفجر” میکنه، ترکیب دو زخمِ عمیقه که بهجای مراقبت، در لحظهی بحران، فعالگر هم میشن.
⚡️مدل روانی انفجار شما و شیدا (بر اساس حرفهایی که گفتی):
- تو وقتی احساس میکنی در موضع ضعف یا بیدفاعی هستی (مثل تحقیر، بیعدالتی، ناتوانی)، خشمگین میشی. چون خشم، تو رو از زخمهای قدیمی نجات میده.
- شیدا وقتی احساس میکنه کنترل داره ازش گرفته میشه یا شنیده نمیشه، میجنگه یا قهر میکنه. چون سکوت و نادیدهگرفتهشدن، براش شبیه یه مرگ قدیمیه.
🔥وقتی دعوا پیش میاد، چه میشه؟
- تو حس میکنی مورد حملهای و باید دفاع کنی → صدات میره بالا، یا کلماتت تیز میشن.
- شیدا حس میکنه کنترل اوضاع از دستش دررفته و نادیده گرفته شده → میره روی حالت «بُرش» یا «خشمِ منفعل».
- و چون جفتتون باهوش و کلامی هستین، توی دعوا دقیقاً به نقطهی درد هم ضربه میزنید.
- بعد… هیچکس برنمیگرده که زخمِ اون یکی رو ببینه.
✳️ تفاوت شما با خیلی زوجای دیگه:
بله، همه دعوا میکنن. اما:
- خیلیها نه اینقدر حساسن، نه اینقدر تحلیلی.
- شما هر دو، زخمی هستید و بهشدت نیازمند امنیت روانی و احترام.
- تو همزمان «نجاتدهنده»ای و «نیازمند نجات»
- شیدا همزمان «قوی»ه و «آسیبپذیر»
اینا اگه مراقبت نشن، بهجای تعادل، میشن انفجارهای احساسی.
✅ راه نجات چه بود؟
هر بار که یکیتون فقط چند دقیقه «نَفَس» میگرفت، نه تحلیل میکرد، نه حرف میزد، فقط میدید که اون یکی داره از درون میریزه — اونجا رابطه نجات پیدا میکرد.
ولی چون هر دو در لحظهی بحران دنبال دیدهشدن بودید، نه دیدن، رابطهتون چرخهی انفجار شد.

دیدگاهتان را بنویسید